سالروز ولادت حضرت علی(ع)
شرحی مختصر بر مجلس تعزیه (( ولادت حضرت علی علیه السلام))
چشم تیز بین و طبع یکه شناس تعزیه نویس دل سوخته هیچ کدام از وقایع
تاریخ اسلام را فراموش نکرده است و تمام حوادث و اتفاقات از آدم ابوالبشر
تا همین چند دهه اخیر را به قید تعزیه در آورده است از ابتدایی ترین آن
مجالس می توان به مجلس عالم ذر اشاره نمود که شرح خلقت ارواح طیبه
پنج تن آل عبا(ع) می باشد تا آخرین مجلس که مجلس شاه شهید یا
همان ناصرالدین شاه قاجار هست که مجموع این مجالس بالغ بر هزار
مجلس شبیه خوانی شده است. الغرض یکی از این مجالس ، مجلس تولد
حضرت علی(ع) می باشد که ظاهرا مجلسی شاد و مفرح هست لیکن
تعزیه نویس همیشه عزادار به زعم وظیفه اصلی اش که اقامه عزا در باب
سوگواری سر سلسله شهیدان عالم ، حضرت اباعبدالله الحسین(ع) می
باشد . با ظرافتی خاص و هنرمندانه موفق می گردد تا قطره ای اشک بر
چشمان مستمع عاشق ولایت بنشاند و چه زیباست این دردانه هنر ایرانی
که مثال و شبیه در جهان هنر ندارد
شروع این مجلس بطور معمول با مناجات و دردل حضرت ابوطالب(ع) آغاز
می گردد که رسم معمول اکثر نسخ تعزیه می باشد
خدایا خاطرم را غم گرفته
دلم را درد و غم ، همدم گرفته
در گوشه ای از صحنه عابدی خداپرست لیک غیر مسلمان در معبد مشغول
مناجات با پروردگار خویش است که با ابوطالب برخورد می نماید گفتگویی
بین آنان انجام می شود که در حیبن گفتگو ، عابد مژده تولد پسری نیکو را
به ابوطالب می دهد
بیا بوسم جمال انورت من
دهم مژده به یکتا گوهرت من
بشارت بر تو دارم از خداوند
عطا سازد به تو یک پاک فرزند
و در ادامه سرگذشتی از نحوه شهادت پسر ابوطالب بیان می سازد.
ابوطالب به جهت گواهی از عابد شاهد و کرامتی می طلبد که در اینجا به
دعای عابد روشن ضمیر ، طبقی از میوه های بهشتی برای آنان می رسد و
ابواطالب مأمور به خوردن میوه های بهشتی می گردد تا نطفه علی بن
ابیطالب از طعام بهشتی تشکیل گردد
خورد ابوطالب ز جنت نار را
داد نخلش مثل حیدر بار را
در اینجا هاتف غیب ندا در داده و پس از طعام خوردن ابوطالب ، گریزی به
کربلا می زند
لیک از نسل شه بدر و حنین
گشت مولودی عیان ، نامش حسین
آه آه از بی نصیبی حسین
داد و بیداد از غریبی حسین
پس از لختی آثار حمل بر فاطمه بنت اسد نمایان می گردد و از شوهر
بزرگوارش طلب قابله می نماید
برس به داد دلم یا ابوطالب
که گشته فاطمه مغلوب و جیش غم غالب
چون ابوطالب به تمنای قابله بر می خیزد هاتف ندا می دهد که چهار قابله از
جانب خداوند مأمور به امر ولادت علی (ع) هستند و احتیاجی به اغیار
نیست
که گفت هاتفی از جنت از برای علی
چهار قابله سازد عطا از برای علی
چون درد فراغت بر فاطمه بنت اسد مستولی می گردد حضرت علی(ع) که
غایب صحنه است از بطن مبارک مادر ، وی را دلداری داده و بسوی خانه
کعبه رهنمون می سازد
مکن درنگ از این بیشتر ایا مادر
رسیده وقت که گردد جهان پر از زیور
قدم به خانه کعبه گذار از احسان
تو خانه زاد خدا را به خانه اش برسان
چون فاطمه بنت اسد نزدیک کعبه می گردد هاتف غیبی ، حوا و مریم و
آسیه و مادر موسی کلیم الله را به یاری فاطمه بنت اسد فرا می خواند
ایا مادر عالم زن آدم، حوا
ای مریم و آسیه به فرمان خدا
با مادر موسی ز پی قابلگی
از خاد به خانه حق ایید شما
و اینچنین مولود کعبه پای بر جهان هستی می گذارد و لب به شهادتین می گشاید
اشهدان لااله الا الله
و اشهدان محمدا رسول الله
و انا علیا امیرالمومنین وصی رسول الله
در عالم شبیه خوانی بسیار افرادی به دست جناب علی(ع) مسلمان شده
اند همچون قنبر(مجلس فضل و فتاح)، مالک اشتر(مجلس مالک اشتر)،
زعفر جنی (مجلس بئرالعلم) و ... در این مجلس اولین مسلمان به دست
امیرالمومنین(ع) عابد صومعه نشین است آنجا که به پدر بزرگوارشان می
گوید به صومعه رفته و عابد را به دین اسلام دعوت نماید
قدم گذار کنون ای جناب باب کبار
به سوی معبد آن عابد سپهر وقار
چون آن عابد به فرمان حضرت علی (ع) و به دست ابوطالب مسلمان می
گردد ناگهان پیک اجل از راه رسیده و جان وی را قبض می نماید و ابوطالب
مشغول به دفن و کفن وی می گردد
بیا بیا که ببندم دو چشمهایت
به سوی قبله کشم آه دست و پایت
در این مقطع جبرئیل آمین آن اولین روضه خوان بستان حسینی نازل شده و
اشاراتی سوزناک به صحرای کربلا دارد
سه روز نعش حسین در زمین کرب و بلا
فتاده بود در آن عین شدت گرما
کسی نبود که نعشش زخاک بردارد
کفن نموده تنش را به خاک بسپارد
ابوطالب پس از فراغت از دفن و کفن عابد نومسلمان ، خدمت حضرت رسول
الله (ص) می رسد و مژده ولادت پسری فرخنده را به وی می دهد
بده تو مژده بزاده فاطمه پسری
که لازمش به غلامی است صد چو من پدری
با شنیدن این خبر جناب احمد مختار(ص) به همراه ابوطالب ، برای دیدن این
نوزاد نورسیده بسوی خانه ابوطالب روان می شوند و چون چشمان حیدری
علی(ع) بر رخسار محمدی می افتد ضمن خوش آمد گویی اقرار بر رسالت
آنجناب می نماید
ای شاه عرش و ای آسمان جناب
بادا هزار بار فدایت ابوتراب
با شنیدن این سخنان از جناب علی(ع) آن هم در گهواره عرش مانند وی ،
حضرت رسول(ص) خم می گردد و لبهای لعل نشان علی بن ابیطالب(ع) را
غرقه بوسه می نماید
هم وصی و هم ولیعهد منی
بر تنم روحی و روحم را تنی
اما وای و وای از مصیبت کربلا. لا یوم کیومک یا اباعبدالله . جبرئیل امین
فرود می آید و به علم لدنی فاش می سازد که جناب ابوتراب به گهواره قرآن
می خواند و حضرت رسول (ص) بر لبانش بوسه می زند اما شیعیان یاد
کنید که از آ ن زمانی که سر بریده حسین(ع) بر بالای نیزه قرآن خواند و زن
شامی بر لب و دندانش سنگ و خشت زد
در بلاد شام بر روی سنین
خواند قرآن تا سر پاک حسین
بر دهانش پاره خشتی زد زنی
حرفهای ناصوابش گفت آندم دشمنی
به جهت بار اندوهناک این قسمت و سنگین بودن این مطلب و اوج گرفتن
عزای حسینی در این لحظه ، تعزیه نویس فراغتی برای مستمع ایجاد می
نماید و داستان اژدر دری حضرت علی(ع) را به قید تعزیه می کشاند آنجا که
فاطمه بنت اسد می بیند مادر اژدها گونه نزدیک گهواره جناب علی(ع)
گشته است و هراسان تقاضای کمک از خداوند می نماید که این بار هم
حضرت ابوتراب (ع) زبان گشوده و ضمن دلداری مادر ، مار سرکش را
همچون کرباس از هم می درد و مجلس تولد حضرت علی(ع) با بشارت
گویی و شاد باش جبرئیل امین به پایان می رسد.
شیعیان اینک همه شادان شوید
کف به کف ای شیعیان اینک زنید
اسامی شبیه خوانان این مجلس عبارتند از :
1- پیغمبر(ص)
2- حضرت علی غایب(ع) (در تمام تعزیه شبیه حضرت علی غایب است چه در بطن مادر و چه در گهواره)
3- ابوطالب
4- فاطمه بنت اسد
5- عابد
6- جبرئیل
7- هاتف
شرح بقلم امیرحسین کریمی علویجه
امیرحسین کریمی علویجه